تا در جهان بود اثر، از جای پای تو
تا نغمهای بود به فلک، از ندای تو
تا ساغر است و مستی و میخوارگی و عشق
تا مسجد است و بتکده و دیر، جای تو
تا هست رنگی، از سخن دلپذیر تو
تا هست بویی، از تو و از مدعای تو
تا هست واژه ای ز تو در بین واژه ها
تا هست رونقی ز تو و گفته های تو
هرگز نه آنچه در خور عشق است و عاشقی
تا یک نشانهای نبود، از فنای تو